دانشگاه تبریز
فصلنامه تاریخ نامه ایران بعد از اسلام
2251757X
2717-2902
11
24
2020
09
22
مجموعه مقالات شماره 24
1
193
FA
مجموعه مقالات شماره 24
مجموعه مقالات شماره 24
https://tuhistory.tabrizu.ac.ir/article_12445.html
https://tuhistory.tabrizu.ac.ir/article_12445_d977c8245fcf62982e6d73555b6099f0.pdf
دانشگاه تبریز
فصلنامه تاریخ نامه ایران بعد از اسلام
2251757X
2717-2902
11
24
2020
09
22
مطالعۀ سیر تاریخی قانون جدید ازدواج در ایران معاصر
1
18
FA
زهرا
حاتمی
هیات علمی/دانشگاه تهران
zahra.hatami1363@gmail.com
10.22034/jiiph.2020.12322
تصویب قانون جدید ازدواج در ایران در سال 1310 ش. نقطۀ عطفی در تحول و تجدد امر ازدواج در ایران بود. این پژوهش در پی آن است تا سیر تاریخی تصویب این قانون و تأثیر آن بر زندگی دختران، زنان و خانوادههای ایرانی را بررسی کند. فرضیه تحقیق حاضر آن است که آنچه در سال 1310 ش. بهاجبار و با دخالت دولت رخ داد، بر پایۀ تغییر ذهنیت عمومی از دورۀ قاجاریه به این سوی استوار بود که در آن دو مفهوم مهم و بنیادین کودکی و ازدواج تغییر کرده و میزان تأثیر سبک و شیوۀ زندگی کودک و زن ایرانی بر سرنوشت وطن مورد توجه قرار گرفته بود. این قانون گرچه بنیان شرعی ازدواج را تغییر نداد اما تغییراتی اساسی در روند زندگی روزمرۀ خانوادۀ ایرانی ایجاد کرد. افزایش مدت زمان کودکی برای دختران که زمینهساز فرصت بیشتر برای آموزش آنان بود، حفظ سلامت و تندرستی کودک و مادر ایرانی و افزایش جمعیت متعاقب آن در کنار امکان حضور فعال زنان در اجتماع و اقتصاد ازجمله پیامدهای ملموس این قانون بود. بااینحال اعمال سختگیرانه قانون جدید، امر ازدواج را به محلی برای نزاع نابرابر میان دستگاه قضایی به نمایندگی از حکومت و خانوادههای ایرانی تبدیل کرد.
ازدواج,کودکی,زنان,تجدد,رضاشاه,قانون ازدواج
https://tuhistory.tabrizu.ac.ir/article_12322.html
https://tuhistory.tabrizu.ac.ir/article_12322_b73c498f90886cd7d2c88ea7502100e5.pdf
دانشگاه تبریز
فصلنامه تاریخ نامه ایران بعد از اسلام
2251757X
2717-2902
11
24
2020
09
22
مهاجرت علویان به خراسان در دورۀ عباسی و تأثیر آن بر روند اسلامپذیری ایرانیان
19
44
FA
زهره
دهقان پور
استادیار دانشگاه میبد
dehghanpour@meybod.ac.ir
10.22034/jiiph.2020.12323
مهاجران عرب دورۀ عباسی به ایران را بیشتر علویان، سادات و شیعیان تشکیل میدادند. مسئله اصلی پژوهش حاضر شناسایی و معرفی مهاجران علوی خراسان در دورۀ عباسی تا برآمدن دولت آلبویه و تأثیر حضور آنان بر اسلامپذیری ایرانیان است. سؤال این پژوهش آن است که آیا مهاجرت علویان به خراسان در دوره یادشده توانست بر جریان اسلامپذیری ایرانیان تأثیرگذار ظاهر شود؟ فرضیه مطرح برای این سؤال بنا به اطلاعات منابع تاریخی و... آن است که مهاجرت علویان که در دورۀ عباسی ادامه یافت در جنبههای مختلف زندگی مناطق مهاجرپذیر تأثیر گذارد. یکی از این تأثیرات که در پژوهش حاضر مورد بررسی قرار میگیرد تأثیر بر اسلامپذیری ایرانیان در مناطق مختلف است. بنا به اطلاعات منابع گوناگون، مهاجران که در پنج دورۀ مهم تاریخی، در مناطق مختلف ایران و ازجمله خراسان استقرار یافتند و از بین پنج گروهِ مهاجر به ایران، فقط چهار گروه حسینی، اطرفی، حسنی و عباسی به این ناحیه وارد شدند و گزارشی از گروه پنجم یعنی حنفیان (محمدیان= فرزندان محمد حنفیه) در دست نیست. با حضور و استقرار گروههای مختلف علوی در شهرها، روستاها و مناطق دورافتاده این سرزمین و درنتیجۀ فعالیتهای مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آنان و تعامل با بومیان، بهتدریج زمینه برای نفوذ اسلام و گسترش آن در بین طبقات خاصه و عامه جامعۀ ایرانی فراهم آمد. شناسایی و دستهبندی گروههای مختلف علوی در خراسان در قالب پنج گروه و طرح این بحث که مهاجرت، بستر و زمینهای برای تغییر و تحولات پایدار فرهنگی شد از اهداف پژوهش حاضر است. دورۀ زمانی موردنظر در این پژوهش، دورۀ زمانی آغاز دورۀ عباسی تا به قدرت رسیدن آلبویه در اوایل قرن چهارم هجری است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفیتحلیلی و با استفاده از شیوه کتابخانهای و انواع گوناگون منابع است. همچنین در این اثر سعی شده است تا نتایج کیفی حاصل از منابع، به شیوه کمّی و بر روی نمودار نمایش داده شود.
مهاجرت,علویان,خراسان,دورۀ عباسی,اسلامپذیری,ایران
https://tuhistory.tabrizu.ac.ir/article_12323.html
https://tuhistory.tabrizu.ac.ir/article_12323_2122f8fb27a64513510472fea18ee379.pdf
دانشگاه تبریز
فصلنامه تاریخ نامه ایران بعد از اسلام
2251757X
2717-2902
11
24
2020
09
22
مدیریت بحران مناطق جنگزده در سلطنت شاهعباس اول صفوی
45
71
FA
مریم
عابدینی مغانکی
پژوهشگر تاریخ
m.abedini75@gmail.com
10.22034/jiiph.2020.12324
در زمان سلطنت شاه محمد خدابنده، با ضعیفتر شدن حکومت مرکزی، همسایگان از شرق و غرب به مرزها و شهرهای قلمرو صفویان هجوم آوردند. شاهعباس نیز تا زمان تحکیم پایههای حکومتش مجبور به تحمل حضور ازبکان و عثمانیها در بخشهایی از مملکتش بود. پس از آن، برای بیرون راندن اشغالگران و مقابله با تعدیات آنها، در جنگهای بسیاری شرکت کرد؛ اما این جنگها برای زندگی ساکنان مناطق موردمناقشه، مصیبتبار بود. سؤال مطرح در پژوهش حاضر این است که شاهعباس اول چه راهکارهایی برای مدیریت بحرانهای ناشی از جنگها در پیش گرفت؟ روش تحقیق مقاله از نوع پژوهش تاریخی و روش انجام آن توصیفیتحلیلی است. دستاورد تحقیق حاکی از این است که معمولاً شاهعباس در آستانه وقوع جنگها، به کوچاندن اهالیِ درمعرضِخطر به مناطق امن، محافظت از آنها توسط دستههای نظامی و اجرای زمین سوخته اقدام کرده است. پس از وقوع و خاتمه جنگها نیز با به کار بستن معافیتهای مالیاتی مانند مالوجهات و عوارض دیوانی در همان سال و سال بعد، جبران خسارتها از سوی دیوان اعلی، تعیین حاکم برای تثبیت اوضاع اداری و رسیدگی به مناطق جنگزده، حمایتهای عاطفی و اجتماعی از کودکان یتیم و زنان شوهرمرده میکوشید وضعیت بهوجودآمده را مدیریت کند.
شاهعباس اول,مدیریت بحران,معافیت مالیاتی,مناطق جنگزده,صفوی
https://tuhistory.tabrizu.ac.ir/article_12324.html
https://tuhistory.tabrizu.ac.ir/article_12324_ba35c34a46f5749318be2d66ccc65558.pdf
دانشگاه تبریز
فصلنامه تاریخ نامه ایران بعد از اسلام
2251757X
2717-2902
11
24
2020
09
22
بررسی علل انتخاب و تداوم بوشهر بهعنوان پایگاه نمایندگی کمپانی هند شرقی بریتانیا در خلیجفارس
73
92
FA
زیبا
غفوری
0009-0000-2209-2522
دانشجوی دکتری دانشگاه شیراز
ghafory.ziba@gmail.com
حمید
حاجیان پور
null
دانشیار دانشگاه شیراز
hhajianpour@yahoo.com
10.22034/jiiph.2020.12325
تجار کمپانی هند شرقی در آغاز قرن ۱۷م موفق شدند سرزمین هندوستان را به پایگاه تجاری خود تبدیل کنند و مدت کوتاهی بعد، آن سرزمین را تحت سیطره خود درآوردند. در این راستا هندوستان به پایگاه مهمی برای به دست گرفتن تجارت منطقه توسط کمپانی هند شرقی بریتانیا تبدیل شد. خلیجفارس یکی از بهترین بازارها برای کالاهای کمپانی هند شرقی به شمار میآمد. ازاینرو کمپانی تمام تلاش خود را برای به دست آوردن بازار این منطقه به کار برد؛ و نهایتاً در آغاز دوره زندیه موفق شد موقعیت خود را در منطقه تثبیت کند. کمپانی هند شرقی بریتانیا، بندر بوشهر را بهعنوان پایگاه تجاری خود در منطقه برگزید و تا حدود دو قرن بعد، تمام تلاش خود را برای حفظ پایگاه مذکور به کار برد. این پژوهش علل انتخاب بوشهر را بهعنوان مرکزیت فعالیت نمایندگی کمپانی هند شرقی بریتانیا مورد بررسی قرار داده است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که عمق مناسب سواحل شمالی نسبت به سواحل جنوبی، وجود دولتهای متمرکز و صلح و امنیت سواحل شمالی، وجود امکانات و منابع پسکرانهای همچون آب شیرین، حمایت دولتهای داخلی ایران، بازار ارزشمند ایران برای ماهوت انگلیسی و امکان ایجاد بندرگاه و لنگر انداختن کشتیها در کرانههای شمالی، منجر به گزینش پایگاه کمپانی در ساحل شمالی خلیجفارس شد؛ در ادامه در کنار وجود تمامی مزیتهای فوق در بوشهر، وجود ساختار اداری، اقتصادی و سیاسی در این شهر، منجر به گزینش نهایی و تداوم بندر بوشهر بهعنوان پایگاه نمایندگی آن شرکت گردید.
کمپانی هند شرقی,بریتانیا,بوشهر,خلیجفارس,تجارت
https://tuhistory.tabrizu.ac.ir/article_12325.html
https://tuhistory.tabrizu.ac.ir/article_12325_9debc23a10b45bf100ee4628f3ff4a97.pdf
دانشگاه تبریز
فصلنامه تاریخ نامه ایران بعد از اسلام
2251757X
2717-2902
11
24
2020
09
22
تحلیلی بر تکاپوهای مشروعیتیابی جانشینان عضدالدوله در دوره آلبویه (447-372 ﻫ.ق)
93
120
FA
آرمان
فروهی
دانشجوی دکتری تاریخ اسلام دانشگاه اصفهان،
arman.forouhi@yahoo.com
محمدعلی
چلونگر
استاد دانشگاه اصفهان،
m.chelongar@yahoo.com
اصغر
منتظرالقائم
استاد دانشگاه اصفهان،
montazer537@yahoo.com
10.22034/jiiph.2020.12326
مشروعیت ازجمله مؤلفههای اساسی و بنیادین در مناسبات میان حاکمیت و مردم است. تلاش حاکمان در طول تاریخ معطوف بر توجیه قدرت از راههایی بوده است که برای مردم قابلپذیرش باشد. حکومت آلبویه نیز برای پیشبرد قدرت خود از راههای مختلفی برای کسب مشروعیت استفاده کرده است. در پی مرگ عضدالدوله، نیمۀ دوم حکومت بویهیان به صحنۀ کشاکش قدرتهای داخلی و اختلافات خانوادگی تبدیل شد. با وجود این، حاکمان این دوره به شیوههای گوناگون در پی کسب مشروعیت در جهت استحکام پایههای قدرت خود برآمدند. مقالۀ حاضر به روش توصیفیتحلیلی و بر پایۀ مطالعات کتابخانهای در پی واکاوی و تحلیل تکاپوهای مشروعیتیابی حاکمان بویهی در دورۀ پس از مرگ عضدالدوله تا سقوط این حکومت است. پژوهش حاضر میکوشد به این پرسش پاسخ دهد که امیران آلبویه در حدفاصل سالهای 372 تا 447 ﻫ.ق از چه شیوههایی برای کسب مشروعیت بهره میگرفتند؟ یافتههای پژوهش حاکی از آن است که فارغ از قدرتطلبیهای درونخاندانی که بر تاریخ آلبویه در این محدوده سایه افکنده است، جانشینان عضدالدوله معیارهایی چون کسب امتیازات سیاسی از خلافت، باستانگرایی و توجه به میراث کهن و کارآمدی و تأمین منافع عمومی را برای کسب مشروعیت در این دوره مدنظر داشتهاند.
مشروعیت,آلبویه,خلافت,القاب,باستانگرایی,کارآمدی
https://tuhistory.tabrizu.ac.ir/article_12326.html
https://tuhistory.tabrizu.ac.ir/article_12326_bdf9aff285ceaf4415f83879a6a4af37.pdf
دانشگاه تبریز
فصلنامه تاریخ نامه ایران بعد از اسلام
2251757X
2717-2902
11
24
2020
09
22
فتوت، چهره اجتماعی تصوف در آذربایجان (از قرن پنجم تا پایان قرن هفتم ق)
121
144
FA
پریسا
قربان نژاد
0000-0001-5651-4068
دانشیار دانشگاه الزاهراء تهران،
ghorbannejad@alzahra.ac.ir
مسعود
بیات
null
دانشیار دانشگاه زنجان
masoud.bayat@znu.ac.ir
10.22034/jiiph.2020.12327
سرزمین آذربایجان با جغرافیا و تاریخ خاص خود، سالهای متمادی مرکز فرهنگی ایران بود. قبل از اسلام در این سرزمین، زمینۀ فکری رازورزانهای وجود داشت که آثار و بقایای آن در دورۀ اسلامی بهصورت عرفان و تصوف ظهور نمود و تا دورۀ ایلخانی تداوم یافت و بیشتر شد. اینکه بنا به شرایط سیاسی و اجتماعی آذربایجان از قرن پنچم تا هفتم ق کدام گرایش از تصوف، نمود بیشتری در این منطقه داشته، موضوعی قابلبررسی است. یافتهها حاکی از مستعجل بودنِ دولتهای حاکم، آشفتگی سیاسی، عدم ساماندهی اوضاع از سوی عمال دیوانی و ظلم سرداران مغول در دورۀ موردپژوهش است که حاصل آن شکلگیری حرکتهای مردمی و تصوّف متّصف به فتوّت جهت مقابله با بحرانهای سیاسی و اجتماعی مذکور در قالب گروههای اخیان و باباها بوده است. بر این اساس در نیمۀ دوّم قرن هفتم ق، تنۀ اصلی تصوّف آذربایجان را تصوفی شریعتمحور و ظلمستیز شکل داد که در درون خود به نوعی سهروردیه و کبرویه را تبلیغ مینمود و این ویژگی، در تصوّف هیچیک از سرزمینهای ایران دیده نمیشد. مقالۀ حاضر به روش توصیفیتحلیلی، مصادیق جریان فتوت را در آذربایجان تا پایان قرن هفتم ق واکاوی خواهد نمود.
آذربایجان,مغول,تصوف,فتوت,بابا,اخیان
https://tuhistory.tabrizu.ac.ir/article_12327.html
https://tuhistory.tabrizu.ac.ir/article_12327_b2a0a029d177858fa79a6435ba2334bb.pdf
دانشگاه تبریز
فصلنامه تاریخ نامه ایران بعد از اسلام
2251757X
2717-2902
11
24
2020
09
22
باز روایت تاریخِ فرهنگی-اجتماعی دورۀ قاجار بر مبنای اشعار عامیانۀ آن دوره
145
169
FA
زهرا
علیزاده بیرجندی
دانشیار دانشگاه بیرجند
zalizadehbirjandi@birjand.ac.ir
اکرم
ناصری
مربی دانشگاه بیرجند،
akram_naseri@yahoo.com
10.22034/jiiph.2020.12328
تاریخ فرهنگی رویکردی میانرشتهای است که تلاش میکند دو حوزۀ اصلی علوم انسانی یعنی تاریخ و فرهنگ را با یکدیگر در تعامل ببیند. تاریخ فرهنگی از شاخههای پررونقی است که از دهۀ 1970 به بعد گسترش یافته است. در واقع میتوان گفت که تاریخ فرهنگی در بستر مجموعهای از تحولات گفتمانی در زمینۀ تاریخ، نظریۀ اجتماعی و مفهوم فرهنگ شکل گرفته است. پژوهش در حیطۀ تاریخ فرهنگی ایران نسبت به سایر حوزههای مطالعاتی به سبب پراکندگی منابع و قلّت دادههای اطلاعاتی کار دشواری است. رویکرد ادبیات عامیانه به دلیل پیوند آن با زندگی مردم و گسترۀ قلمرو و غنای درونمایههای اجتماعی آن راهکاری برای بازآفرینی رویدادهای تاریخ فرهنگی است. اشعار عامیانه بهعنوان یکی از ارکان مهم ادبیات عامه، بازگوکنندۀ جلوههای گوناگون حیات مادی و معنوی آحاد جامعه است، و ازاینرو جایگاه ویژهای در مطالعات تاریخ فرهنگی دارد. با در نظر داشتن این جایگاه، مقالۀ پیشِ رو، از طریق تحلیل درونمایهها و مضامین برخی از اشعار عامیانۀ عصر قاجار، سهم این اشعار را در بازتاب سطوح اندیشه، انگارهها و وجوه گوناگون حیات اجتماعی مردم آن روزگار مورد بررسی قرار میدهد. یافتههای این بررسی نشانگر ظرفیت اشعار عامیانه در دورۀ قاجار در بازآفرینی رخدادها، روایت وجوه مغفول حیات فرهنگی و اجتماعی، سبک زندگی و بازنمود انگارههای سنتی، مذهبی و کنشهای اعتراضیانتقادی آنها در جامعۀ عصر قاجار است.
اشعار عامیانه,بازروایت,تاریخ اجتماعی,تاریخ فرهنگی,قاجاریه
https://tuhistory.tabrizu.ac.ir/article_12328.html
https://tuhistory.tabrizu.ac.ir/article_12328_e75f900117c768c71c07675400c2cbfc.pdf
دانشگاه تبریز
فصلنامه تاریخ نامه ایران بعد از اسلام
2251757X
2717-2902
11
24
2020
09
22
واکاوی باورهای کیهانی و تأثیر آن بر رویدادهای تاریخی ایران سدههای دوم تا هفتم هجری
171
193
FA
مریم
یراه زاده دزفولی
دانش آموخته کارشناسی ارشد تاریخ دانشگاه مازندران
maryam.yarahi.1993@gmail.com
رضا
شجری قاسم خیلی
0000-0001-9973-7034
استادیار دانشگاه مازندران
r.shajari@umz.ac.ir
امامعلی
شعبانی
دانشیار دانشگاه مازندران
shabani.2009@gmail.com
10.22034/jiiph.2020.12329
ازجمله کهنترین باورها در طول تاریخ، باور به وجودِ قدرتی عظیم و ماورایی در اجرام کیهانی اعم از سیارات و ستارگان است. نیاکان ما بر این باور بودند آنچه در آسمانها رخ میدهد، تأثیر مستقیمی بر حوادث روی زمین دارد. بدین سبب در تعیین هنگام جلوس، عقد و نکاح، لشکرکشی، کوچ، مسافرت و کشت و زرع، زمان بنای شهرها، زمان بنای شهرها، بهکارگیری افراد در امور مهم سیاسی و... به کنکاش در کیهان جهت تدبیر امور زمینی میپرداختند. این پژوهش بر آن است به واکاوی تأثیر باورهای کیهانی بر رخدادهای تاریخی ایران سدههای دوم تا هفتم هجری، با اتخاذ رویکرد توصیفیتحلیلی، بپردازد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که باور به تأثیر قاطع ماوراءالطبیعه بر رویدادهای زمینی، آثار و نتایجِ عملی و حائز اهمیتی در تاریخ ایران داشته است که در بعد مثبت میتوان به رشد و توسعۀ علم نجوم و علوم وابسته یا معینِ آن ازجمله ریاضیات، هندسه و هیئت، ساخت رصدخانهها و تألیف کتب ارزشمند در حوزه علم نجوم و تدوین دقیقترین تقویمهای نجومی اشاره کرد. اعتقاد به تقدیرگرایی، باور به بیهودگی تدبیر و عملگرایی، به تعویق افتادن و معطل ماندن امور مهم و تغییر در سیر طبیعی رخدادها نیز بهعنوان پیامدهای منفی قابلذکر است.
باورهای کیهانی,نجوم,طالع,زایجه,ایام سعد و نحس
https://tuhistory.tabrizu.ac.ir/article_12329.html
https://tuhistory.tabrizu.ac.ir/article_12329_838e98b5035a7f37539efa2676059732.pdf