دانشگاه تبریزفصلنامه تاریخ نامه ایران بعد از اسلام2251757X4720140220رهیافتی تاریخی به شهرسازی و مجموعه های معماری تبریز عهد ایلخانیرهیافتی تاریخی به شهرسازی و مجموعه های معماری تبریز عهد ایلخانی1232620FAبهرامآجرلواستادیار دانشگاه هنر اسلامی تبریزJournal Article20140621چکیده <br />بر مبنای اسناد تاریخی، احداث مجموعههای عظیم معماری و شهرکهای اقماری در تبریز عهد ایلخانی در سراسر تاریخ معماری و شهرسازی شرق اسلامی بالاخص ایران کمنظیر و کمسابقه بوده است. این توسعۀ مجموعههای معماری و شهرکهای مهندسیساز ارتباطی مستقیم با افزایش جمعیت و گسترش تجارت بینالمللی در قلمرو پادشاهی پهناور ایلخانان داشته است. متأسفانه زلزلههای مهیب سالهای 997 و 1143 و 1193 ه. ق. تبریز را درهمکوبید؛ و به تلی از خاک تبدیل کرد؛ و از آن چیزی بر جای نگذاشت؛ بنابراین، مسئلۀ اصلی نوشتار حاضر این است که آیا دانش معماری و شهرسازی میتواند بر مبنای اسناد تاریخی، ساختارهای شکل دهندۀ تبریز عهد ایلخانی را بازشناسی کند؟ نگارنده با استفاده از رهیافت تاریخی و با مراجعه به متون اصلی و دست اول مؤرخان و سیاحان سدههای هفتم تا نهم هجری قمری چون آثار خواجه رشیدالدین فضلالله همدانی و حمدالله مستوفی قزوینی سعی کرده این ساختارها را تا حد امکان بازشناسی کند. بر مبنای اسناد تاریخی، ساختار شهری تبریز عهد ایلخانی از سه ناحیۀ شهری کاملا برنامهریزی شده و با کارکردهای تعریف شدۀ شهری و مجموعههای معماری عامالمنفعه شکل میگرفته است؛ که در آن، شهر تبریز به عنوان ناحیۀ مسکونی تودۀ رعایا و مرکز اصلی صنعت و تجارت و نیز مرکز ثقل شبکۀ بازارهای شرقی ایلخانان؛ شهرک غازانیه به عنوان ارگ حکومتی و مرکز فعالیتهای سیاسی و تجارت با اروپا و همچنین ناحیۀ مسکونی سلطنتی؛ و شهرک رشیدیه نیز با هدف فعالیتهای فرهنگی و دینی و ناحیۀ مسکونی طبقۀ نخبگان اجتماعی برنامه ریزی، طراحی و احداث شده بودند.https://tuhistory.tabrizu.ac.ir/article_2620_6e7a33ab4de25e4e3a6be911a8e6570f.pdfدانشگاه تبریزفصلنامه تاریخ نامه ایران بعد از اسلام2251757X4720140220Religious reformation in the during First Pahlavi With emphasis on the views of Shariat Sangelajiاصلاح دینی دوره پهلوی اول با تکیه بر آراء شریعت سنگلجی25502621FAرضادهقانیجوادعلی پور سیلابJournal Article20140701چکیده <br />یکی از مشهورترین و ناشناختهترین اشاعه دهندگان اندیشه اصلاح دینی در ایران دوره پهلوی اول، رضاقلی سنگلجی معروف به «شریعت» بود. اصلاحات دینی رضاشاه که منجر به انزوای بخشی از روحانیت گردید، راه را برای ورود علمایی چون شریعت که تأکیدشان بر عقل و عقل گرایی بود، هموار ساخت. وی از عقل در فهم دین و سنت استفاده نمود. ریشههای فکری وی به عنوان احیاگر دینی منبعث از افکار اصلاح گران دینی پیشین همچون سید جمال الدین اسدآبادی، محمدعبده مصری و نیز معاصرش اسدالله خرقانی بود. مخالفینش وهابیت را هم بدان اضافه مینمایند. برخلاف دیگر نواندیشان دینی، سنگلجی از حوزه اسلام و شیعه ننمود بلکه وی در آثاری که از خود بجا گذاشت، هدفش را مبارزه با خرافات عنوان نمود، اما پارهای عقاید و اقدامات او در مبارزه با خرافات از سوی برخی مراجع رسمی شیعه با مخالفت مواجه شد. بررسی دیدگاههای شریعت، مؤلفههای مورد نظر وی در اصلاح دینی و بازتاب برخورد حکومت در برابر فعالیتهای وی موضوع مقاله حاضر خواهد بود.https://tuhistory.tabrizu.ac.ir/article_2621_2d08cb9b6a6aefda9cced3b1a6b59ade.pdfدانشگاه تبریزفصلنامه تاریخ نامه ایران بعد از اسلام2251757X4720140220اصلاحات یا قانون نامههای اوزون حسن در استقرار نظم ایرانی51772622FAولیدین پرستnullاسماعیلحسن زادهJournal Article20140622چکیده
با استقرار حکومت ایلخانان در ایران، اشراف و حاکمان مغولی به شیوه یاسا یا نظم مغولی بر این سرزمین حکومت کردند. نتیجه آن اخذ انواع مالیاتهای غیر شرعی و چپاول اموال و ثروتهای مردم بوده است. با مسلمان شدن ایلخانان مغول آنان به تدریج سنن صحرا نشینی خود را کنار نهاده، اقدام به اصلاح اوضاع مالی و اجتماعی ایران هر چند به طور محدود نمودند، پس از دوره ایلخانان در دوره سربداران، تیموریان و ترکمانان نیز برخی فرمانروایان تلاشهایی در جهت زدودن بقایای سنن مغولی از جامعه ایران انجام دادند. شاهرخ تیموری، سلطان حسین بایقرا و اوزون حسن آق قویونلو از این دسته حاکمانی بودهاند که در جهت زدودن سنن مغولی بخصوص در شیوه اخذ مالیات قدمهایی برداشتند. در این مقاله تلاشهایی که اوزون حسن آق قویونلو در راستای ایجاد نظم و ثبات در اخذ مالیات و جلوگیری از هرج و مرج در امور مالی و اجتماعی به عمل آورد و نتیجه آن برقراری قانون نامهها در قلمرو حکومتی بود، با ذکر قانون نامههای باقی مانده از او در دیار بکر و دیگر ولایات شرق آناتولی در دوره عثمانی به شیوه توصیفی و تحلیلی مورد بررسی قرار میگیرد و تا نتایج این اصلاحات در حیات اقتصادی جامعه ایران در اواخر قرن نهم هجری نشان داده شود.https://tuhistory.tabrizu.ac.ir/article_2622_c49c70408714a9744793f1450979bec6.pdfدانشگاه تبریزفصلنامه تاریخ نامه ایران بعد از اسلام2251757X4720140220Sultān Hossein Bāyqarā and Economical Life of
Khorāssānسلطان حسین بایقرا و حیات اقتصادی خراسان79992623FAمحسنرحمتی0000-0002-0533-534XفاطمهیوسفوندJournal Article20150801Abstract
The blitz of timur, Although, caused recession of economical condition, But, shāhrokh’s attempt recompensed economical harms especially in khorasan. The country’spolitical climate were been disturbed and after that, were been harmed country’s economical conditions, special khorāsān, on death of shāhrokh and successin struggle between timurid princes. After that Sultān hossein bāyqarā came to power, were began twofold attempts for improvement of economical conditions of khorāsān. By The historical analytic method, this article seeks to examined the effects of these activities on economical conditions of khorāsān.
This study shows that, Sultān hossein bāyqarā for continual of dominion and cultural flowering of timurid state found base of himself politic on revival of economical conditions and to raise the people’s standard of living, and at this cause he took the necessary steps in commerce ,farming field and reforming of tax and monetary system. In consequence, The economical conditions of khorāsān, were been improved by comparative establishment of living and regulate of merchandise affairs and agricultural revival and individual interest of sultān in prosperity and development, in the first part of his reign, But, after his illness, destructive factors were dominated and influenced khorāsān’s economical climate, in last years of sultān’s reign.چکیده
اگر چه یورش تیمور، رکود نسبی در وضعیت اقتصادی را در پی داشت، اما تلاش های شاهرخ آسیب های اقتصادی وارده را به ویژه در خراسان جبران کرد. با درگذشت شاهرخ و منازعات جانشینی میان سلاطین تیموری فضای سیاسی کشور آشفته گشته و در پی آن اوضاع اقتصادی کشور به ویژه خراسان صدمه دید. با روی کار آمدن سلطان حسین بایقرا ، تلاش مضاعفی برای بهبود اوضاع اقتصادی خراسان آغاز شد. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی در صدد است تا تأثیر این اقدامات را بر وضعیت اقتصادی خراسان مورد بررسی قرار دهد. این مقاله نشان میدهد که سلطان حسین بایقرا به منظور دوام حکومت و شکوفایی فرهنگی دولت تیموریان اساس سیاست خود را بر احیای اقتصادی مالی و بالا بردن سطح زندگی مردم قرار داده و بدین جهت اقداماتی در زمینه رونق کشاورزی، تجارت و اصلاح نظام پولی و مالیاتی انجام داد. در نتیجه در دوران نخست حاکمیت او به واسطه استقرار نسبی معیشت و تنظیم امور تجاری و احیای کشاورزی و دلبستگی شخصی سلطان به عمران و آبادانی، وضعیت اقتصادی خراسان بهبود یافت و سلطان توانست برای خراسان دورانی از ثبات قتصادی، رونق و رفاه و پیشرفت اقتصادی فراهم سازد، اما در سالهای پایانی حکومت وی، در پی بیماری سلطان، دوباره عوامل مخرب مسلط شده و فضای اقتصادی خراسان را تحت تأثیر قرار دادند.https://tuhistory.tabrizu.ac.ir/article_2623_c4522b8e28149c0f7c8e6e9b455ba267.pdfدانشگاه تبریزفصلنامه تاریخ نامه ایران بعد از اسلام2251757X4720140220گونهشناسی و کارکردشناسی موسسات آموزشی دختران مشهد در عصر رضا شاه.1011242624FAفاطمهرضاییهادیوکیلیJournal Article20140711چکیده <br />لزوم توجه به آموزش دختران، یکی از خواستههای زنان از انقلاب مشروطه به بعد بود. به دنبال تحرکات این گروه در عرصه فرهنگی و ایجاد آمادگی نسبی در جامعه به منظور باسواد شدن دختران؛ در مشهد نیز مانند دیگر شهرهای بزرگ، گامهایی در این راستا برداشته شد. بررسی روند فعالیتهای آموزشی دختران در مشهد از نظر ویژگیهای مذهبی و سنتی ویژه این شهر، اهمیت زیادی دارد. به طوری که اولین مدارس دخترانه، سالها پس از مدارس پسرانه تأسیس گردید. بر این اساس، مقالۀ حاضر به دنبال تبیین و تحلیل تحولات چگونگی شکل گیری فعالیتهای آموزشی زنان مشهد پیش از رضاشاه و روند آن در عصر رضاشاه با تکیه بر اسناد و روزنامهها است و میکوشد به این پرسش پاسخ دهد که زنان مشهد، چگونه و در چه مدارس و مؤسساتی تحصیل کردند؟ یافتهها نشان میدهد که علاوه بر فعالان زن و خیریین و حامیان تحصیل زنان که داوطلبانه و با هزینه شخصی به تأسیس مدارس میپرداختند؛ دولت نیز، مدارس تخصصی و غیر تخصصی را در این شهر برای باسواد شدن زنان و استفاده از خدمات آنها در اجتماع راه اندازی نموده و به جذب زنان علاقمند در این زمینه میکوشید.https://tuhistory.tabrizu.ac.ir/article_2624_33cab80fc8a66f562af3298c1722b184.pdfدانشگاه تبریزفصلنامه تاریخ نامه ایران بعد از اسلام2251757X4720140220-جایگاه و کارکرد منصب صدارت در دوره تیموریان1251542634FAاکبرصبوریJournal Article20140816چکیده <br />در بین دانشمندان درباره پیدایش منصب صدر اختلافاتی وجود دارد، با این حال بنا به دلایلی ایجاد آن را به زمان تیمور و تثبیت آن را به جانشینان وی نسبت میدهند. این پژوهش بر آنست جایگاه و کارکرد منصب صدر را در ساختار دیوانی تیموریان با تکیه بر منابع موجود به ویژه در ایام حکمرانی تیمور، شاهرخ، ابوسعید و بایقرا مورد بررسی قرار دهد. سوالاتی که در این راستا طرح میشود این است که نحوه انتخاب و انتصاب کارکنان آن چگونه بود؟ صدر در این دوره از نظر رتبه بندی در ساختار دیوانی در چه جایگاهی قرار داشت؟ درآمدهای آن چگونه تأمین میشد و آن چه کارکردهایی داشته است. با بررسی صورت گرفته مشخص میشود فردی که به مقام صدر میرسید باید از تبار عالی، یعنی باید از خاندان سادات میبود. در کنار این او باید از قدرت معنوی بالا، از علم و درآمد زیاد برخوردار میبود. صدر در کنار دیوان تواچی و دیوان مال بخش سوم تشکیلات اداری تیموریان را تشکیل میداد و از نظر رتبه بندی پایین تر از امرا و بالاتر از وزرا بود. کارکردهای مختلفی از جمله ریاست بر کل اهل عمامه، حفظ و حمایت از بنیادهای دینی، نظارت بر موقوفات، بازرسی بر اداره مناسب کشت و زرع، امور دیوانی و... را به عهده داشت.https://tuhistory.tabrizu.ac.ir/article_2634_2336286d27a413d4ad198ea6fe72e09c.pdfدانشگاه تبریزفصلنامه تاریخ نامه ایران بعد از اسلام2251757X4720140220تحلیلی برجایگاه علمای ایرانی در برنامه پان اسلامیسم عثمانی از منظر اسناد و روایت های عثمانی1551712633FAرسولعربخانیnullJournal Article20140801چکیده
اتحاد اسلام یا پان اسلامیسم مهمترین اصل سیاست داخلی و خارجی امپراطوری عثمانی در قرن نوزدهم مصادف با عصر عبدالحمید دوم را تشکیل میداد. پس از ناکامی نظریه عثمانیت یا ایجاد ملت واحد عثمانی که اساس حرکتهای اصلاح طلبانه از تنظیمات تا مشروطه اول را به خود اختصاص میداد، نگاه دولتمردان و روشنفکران عثمانی معطوف به سیاست پان اسلامیسم شد. از نظر دولتمردان عثمانی، اتحاد شیعه و سنی در تحقق این سیاست و به عنوان بخشی از آن، از جایگاه مهمی برخوردار بود. بسیاری از ایرانیان، چه روشنفکران و علمای ساکن سرزمینهای امپراطوری نظیر استانبول و عتبات عالیات، چه آن دسته از علمای داخل ایران، به دلایل مختلف سیاسی اجتماعی و گاه مذهبی از اندیشه و دیپلماسی پان اسلامیسم به محوریت خلافت عثمانی پشتیبانی میکردند. تمایلات و فعالیتهای نخبگان ایرانی در جهت رهایی از سیطره استعمار خارجی و مبارزه علیه استبداد داخلی دو عامل مهمی بود که نخبگان ایرانی را به همسویی با اندیشه اتحاد اسلام و تأیید خلافت سلطان عثمانی بر می انگیخت. هدف این مقاله بررسی اهمیت و جایگاه نخبگان ایرانی اعم از روشنفکران و علمای مذهبی در برنامه پان اسلامیسم عثمانی از منظر منابع و اسناد عثمانی میباشد.https://tuhistory.tabrizu.ac.ir/article_2633_f4ae42da699821fc9e3a82009985a3a5.pdfدانشگاه تبریزفصلنامه تاریخ نامه ایران بعد از اسلام2251757X4720140220دارالعلم های آل بویه ونقش آنان در رشد وشکوفائی علم ودانش1731952625FAذکرالهمحمدیمحسنپرویشJournal Article20140621چکیده
مقاله حاضر درصدد توصیف و تبیین دارالعلمهای دوران آل بویه و نقش آن در توسعه و ارتقاء علم و دانش از یک سو و گسترش فرهنگ عمومی از سوی دیگر است.آل بویه از ابتدای حکومت و همزمان با تثبیت قدرت خویش به فعالیتهای علمی و فرهنگی نیز روی آوردند؛ زیرا افزون بر این که یکی از پایههای اساسی استمرار قدرت و اقتدار، علم و تقویت فرهنگ عمومی با رویکردی عالمانه است، برای جلوگیری از انفعال در برابر رقیبان سیاسی و علمی باید استقلال علمی و متکی به فرهنگ غنی بومی خویش را تقویت میکردند.
آل بویه بیشترین تلاش خویش را در پی ریزی یک شاکلۀ مستحکم علمی با تمام جوانب از نظر ساختاری، محتوایی، و نخبه پروری مبذول داشتند. آنان برای تحقق اهداف خود، مراکز آموزشی و پژوهشی فراوانی مانند کتابخانههای عظیم و مدارس تأسیس کردند و امکانات مادی و معنوی بسیاری را در این مسیر صَرف نمودند. در دوران مذکور، مؤسسات و مراکز علمی، فرهنگی و دینی دیگری هم با عنوان دارالعلم تأسیس شدند که داشتن کتاب و کتابخانه برای پیشبرد و تسهیل امور آنها ضروری مینمود.در این پژوهش با بهرهگیری از روش توصیفی- تحلیلی بخشی از این حوزهی تاریخی، یعنی وضعیت دارالعلمها در آن دوره مورد توجه قرار گرفته است.https://tuhistory.tabrizu.ac.ir/article_2625_8fcdeda1332ca79ce36b671317e80f4a.pdf